مامانم یکی دوبار به ابجیم و شوهرش گف بچه هارو نزنین بدون کتک ادبشون کنین ولی خود دامادمون با اون دستای سنگینش یجوری تو گوشی میزنه بچه هارو پرده گوششون پاره نمیشه خیلیه
مامانمم دلش برا بچه ها میسوخت میگف نزنین گناه دارن بچه ها خودشون ضعیف و لاغرن همشم کتک میخورن
امروز دامادمون تو جمع برگشت گفت اره اگ بقیه بزارن و چشم غره نرن مامان بزرگ بابا بززگاشون بزارن من خوب بلدم بچه هامو چطور ادب کنم
دفه اول هیچی نگفتم
دفعه دوم ک تکرار کرد گفتم شما ک خونتون ی شهر دیگس سالی یبار میایین اینجا اگه از کتک بود همون شهر خودتون ادب میشدن گف ن همین یبارم تاثیر داره منم ب مامانم گفتم تو دیگه دخالت نکن ک یوقت نگن نمیزاریم تربیت کننشون
ینی اعصااابمو بهم ریخت چقد بیشعوره مگه با کتک تربیت میشه بچه اونم با اون دستای سنگینی ک دارن
بنظرتون کار درستی کردم؟ من تاحالا اصلا بهش بی احترامی نکرده بودم امروز ب مامانم توهین کرد زورم اومد